شنبه: 1 ارديبهشت 1403

شما اینجا هستید

در کنار قرآن، سنت و عقل، تهذيب نفس از ملزومات عالِم ديني است

    به گزارش روابط عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و به نقل از پايگاه اطلاع‌رساني آثار حضرت آيت‌الله مصباح يزدي، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني‌(ره)، در نشست اساتيد و محققان اين مؤسسه که به مناسبت سالگرد ارتحال علامه طباطبايي‌(ره) در بيت مرحوم علامه (دارالقرآن علامه) برگزار شد، ضمن اشاره به اين‌که نعمت‌هايي که خداوند متعال در قرآن ذکر کرده، از يک منظر به دو دسته تقسيم مي‌شود، گفت: دسته اول نعمت‌هايي است که به فرموده قرآن هدف اصلي از آفرينششان بهره‌مندي انسان‌ها از اين نعمت‌ها بوده و ابزاري براي تکامل بشر هستند.

    وي افزود: دسته ديگري از نعمت‌ها همانند سکه دو رو هستند؛ يعني علاوه بر اين‌که افراد بشر مي‌توانند بهره وافري از آنها ببرند، خلقت خود آنها هم مقصود بوده، و اين يکي از زيباترين تدبيرهاي حکيمانه الهي است.

    آيت‌الله مصباح ضمن بيان اين‌که چنين نعمت‌هايي علاوه بر کمال شخصي خودشان، در هدايت ديگران نيز مؤثر هستند، يادآور شد: انبيا اين‌گونه هستند؛ شخص پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله‌عليه و آله مخلوقي هستند که خلقت خود ايشان از سوي خداوند مقصود بالذات بوده، و خدا راه تکامل را به ايشان نشان داده است؛ اما از سوي ديگر، پيامبر شدن ايشان براي هدايت ديگران نيز بوده است.

    وي ادامه داد: هدايت کردن ديگران وظيفه شخصي ايشان است، و براي رسيدن به مقامات عاليه معنوي بايد اين کار را انجام دهند. نکته جالب توجه اين است که بيشترين نگراني انبيا هم اين بوده که مبادا در انجام اين وظيفه کوتاهي کنند. پس از انبيا، اوصيا و جانشينان ايشان، و قدر متيقن، ائمه طاهرين عليهم‌السلام نيز همين خصوصيت را دارند؛ يعني هم خود مقصود بالاصاله در خلقت بوده‌اند و هم براي هدايت ديگران مقصود بالغير هستند.

    رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني‌(ره) در ادامه افزود: اين ويژگي با مراتبي از تنزل براي تربيت‌شدگان مکتب انبيا و اوصيا نيز وجود دارد.

    استاد حوزه علميه هم‌چنين گفت: گاهي تعبيراتي وجود دارد که ظهور دارد؛ که مقام برخي از اين تربيت‌شدگان از انبيا هم بالاتر است. چيزهايي که در وصف امثال سلمان وارد شده که غير از مقام عصمت چيزي براي آن‌ها کم گذاشته نشده است؛ البته اين‌ها به عنوان احتمال بيان مي‌شود که غير از انبيا و اوصياء، برخي از تربيت‌شدگان پيامبر گراي اسلام صلي‌الله‌عليه وآله و اوصياي ايشان عليهم‌السلام، ممکن است که از برخي انبيا بالاتر باشند.

    علامه مصباح يزدي با اشاره به حديث «علماء امتي افضل من انبيا بني‌اسرائيل» خاطرنشان کرد: در روايات آمده است که منظور از علما در اينجا اهل بيت(عليهم‌السلام) هستند، شايد انحصار هم نداشته باشد بلکه داراي مراتبي باشند و اهل بيت عليهم‌السلام بالاترين مرتبه آن باشند. پيامبر فرمودند که خداوند جانشينان خلفاي من را رحمت کند. همسر پيامبر پرسيد: مگر مؤمناني که وجود دارند خلفاي شما نيستند. حضرت فرمود: اين‌ها اصحاب من هستند. جانشين خلفاي من در آخرالزمان خواهند بود که مقامات آن‌ها همانند مقامات انبيا است.

    ايشان افزود: شايد برخي از علمايي که درست راه را پيمودند به مقامي برسند که از برخي انبيا مقام بالاتري داشته باشند. اين به عنواني احتمالي است که بعيد نيست. علامه طباطبايي شايد از مصاديق کساني باشند که مقام ايشان در نزد خداوند از برخي از انبيا کمتر نيست؛ که اگر انبيا دو حيثيت دارند و اگر اين دو حيثيت را در مراتب نازل هم سرايت دهيم، مي‌توان گفت علامه طباطبايي و ساير کساني که در مکتب اهل بيت عليهم‌السلام خوب درس خواندند هم دو حيثيت دارند.

    عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم در بخش بعدي سخنان خود با اشاره به جايگاه و مقام علامه طباطبايي(ره)، خاطرنشان کرد: بزرگان بسياري به جايگاه و مقام شخصي علامه اشاره کردند و اين جنبه از مقام علامه طباطبايي(ره) تا حدودي براي همگان شناخته شده مي‌باشد.

    ايشان، نقش علامه طباطبايي(ره) در حوزه، تشيع و اسلام را مورد توجه قرار داد و افزود: آنچه که مهم به‌شمار مي‌رود، اين است که ببينيم خداوند به وسيله ايشان چه نعمت‌هايي به ما داد تا قدر نعمت‌ها را بدانيم و شکر آن را به جا بياوريم، اين يک وظيفه اخلاقي و اسلامي است که قدر اين افراد را بدانيم و شکرش را به جا بياوريم، يکي از مصاديق شکر اين است که ياد بزرگان را گرامي بداريم و براي روح آن‌ها طلب مغفرت و مقامات عالي کنيم.

    آيت‌الله مصباح يزدي با بيان اين‌که بدانيم که ايشان چه برکتي براي جامعه، حوزه و اسلام داشتند، اظهار داشت: بايد بدانيم تا راه آنان را ادامه بدهيم و از رهنمودهاي ايشان استفاده کنيم تا بتوانيم نقشي همانند آنان ايفا کنيم. اين‌که خداوند داستان‌هايي از انبيا و اوليا بيان مي‌کند و تأکيد مي‌فرمايد که نعمت‌ها را به ياد بياوريد؛ يکي از نکته‌هاي آن، اين است که مشخص شود چه اندازه مي‌توانيم از انبيا اقتباس کنيم. اينگونه نيست که داستان‌هاي انبيا فقط براي ثبت در تاريخ باشد.

    ايشان با اشاره به آيه «و لکم في رسول الله اسوه» ادامه داد: معصومان اگر راهي داشتند، خاطر انسان جمع است که مي‌تواند به آن‌ها تأسي کند.

    وي افزود: در غير معصوم به ويژه در جاهايي که در آرا اختلاف وجود دارد، بايد حقايق يقيني، مسلم و ضروري را ملاک قرار دهيم و در پرتو يقينيات، مظنونات را بشناسيم و با توجه به يقينيات، شبهات را حل کنيم.

    رييس مؤسسه امام خميني(ره) با بيان اين‌که بايد ديد اختلاف سليقه‌ها از کجا ناشي شده است، ابراز داشت: چه‌بسا اختلاف سليقه‌ها براي اين باشد که موقعيت‌هاي اشخاص در شرايط گوناگون فرق مي‌کرده و گاهي هم مسأله اختلاف فهم‌ها است که در هر علمي موارد مشتبه وجود دارد. مثلا در فقه همه علما يکسان فتوا نداده‌اند و اين تفاوت فتوا از شأن کسي کم نمي‌کند.

    علامه مصباح در بخش بعدي از سخنان خود، تأکيد کرد: علامه طباطبايي در ميان برکاتي که براي حوزه داشت از يک ويژگي برخوردار بود که کمتر از بزرگان داراي آن هستند.

    وي اضافه کرد: گاهي بزرگي در فقه، اصول، حديث و کلام قوي است. اما غالباّ اينگونه نبوده که از ابتداي تحصيل برنامه‌ريزي کنند که اينگونه شوند؛ يعني شرايطي پيش آمد و اتفاق افتاد که با استاد يا مرجعي بزرگ برخورد کرده و همان مسير را ادامه داده است. غالباً اينگونه نبوده که فکر کنند در بين علومي که هست کدام را انتخاب کنند و کدام لزوم بيشتري دارد و چگونه براي ديگران برنامه‌ريزي کند. بنده اين ويژگي را در مرحوم علامه طباطبايي سراغ دارم و از خود ايشان هم چيزهايي شنيدم.

    آيت‌الله مصباح يزدي با اشاره به قصه‌اي از زندگاني علامه طباطبايي گفت: سال‌ها قبل از پيروزي انقلاب در زمان آيت‌الله العظمي بروجردي موضوعي در حوزه مطرح شد که کساني نسبت به فلسفه خوشبين نبودند، البته اين بيشتر از خارج از حوزه قم و از مشهد و نجف سرچشمه مي‌گرفت، نامه‌هايي براي مرحوم آيت‌الله بروجردي نوشتند که در حوزه قم برخي مطالب خلاف اسلام و خلاف ضروريات دين مطرح مي‌شود و شما بايد جلوي آن‌ها را بگيريد.

    وي افزود: بزرگان و افراد موجهي مرتب تماس مي‌گرفتند و درخواست داشتند. بعد بهانه‌اي پيدا کردند و روي شخص علامه طباطبايي تکيه کردند. بهانه از اينجا شروع شد که وقتي بحار با حاشيه‌هاي علامه طباطبايي چاب مي‌شد، در يکي از جلدهايي که چاپ شد حاشيه‌اي نقدگونه بر فرمايشات علامه مجلسي داشتند. اين بهانه‌اي شد که مي‌گفتند آقاي طباطبايي نه تنها اسفار و فلسفه‌هاي کفري را تدريس مي‌کند؛ بلکه به علامه مجلسي توهين مي‌کند و به او اشکال مي‌گيرد. به اندازه‌اي اين مسائل را بزرگ کردند و به مرحوم آقاي بروجردي فشار آوردند که شما بايد جلوي اينگونه سخنان را بگيريد و درس ايشان بايد تعطيل شود.

    آيت‌الله مصباح يزدي با بيان اين‌که از اين جاي داستان را از خود علامه طباطبايي نقل مي‌کنم، آن مرحوم اظهار داشت: آيت‌الله بروجردي مرحوم حاج احمد خادمي را خدمت علامه فرستادند که بگويد من خودم در اصفهان فلسفه خواندم و شاگرد جهانگيرخان بودم و با فلسفه مخالف نيستم. اما آن زمان که ما در اصفهان فلسفه مي‌خوانديم، استاد شاگردان را انتخاب مي‌کرد و در جاي محدود و معيني درس مي‌گفت.

    ايشان يادآور شد: مرحوم آيت‌الله بروجردي خطاب به علامه مي‌فرمايد، شنيدم که درس شما خيلي عمومي است و کساني شرکت مي‌کنند که صلاحيت ندارند و شبهه‌هايي از مطالب به ذهن شان مي‌ماند که جواب را ياد نمي‌گيرند. اگر صلاح مي‌دانيد درس را محدود کنيد و به کساني اجازه شرکت دهيد که نسبت به استعداد آنها مطمئن هستيد و مبتلا به شبهات نمي‌شوند.

    عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به نامه علامه طباطبايي به آيت‌الله بروجردي(ره) ابراز داشت: علامه مي‌فرمود براي آقاي بروجردي نامه‌اي نوشتم و گفتم از موقعي که از تبريز به قم آمدم، درباره نيازهاي جامعه و حوزه مطالعه کردم، ديدم جامعه خيلي نياز به معرفت همه جانبه نسبت به اسلام دارد و وظيفه روحانيت است که اسلام را در همه ابعاد شناخته و به مردم معرفي کند، شناخت صحيح اسلام از منابع اسلام است که قرآن، سنت و عقل هستند.

    ايشان ادامه داد: در برخي چيزها فقط عقل کارايي دارد و در اصل وجود خدا نمي‌توان به مسائل ديگر استناد کرد. براي عالم ديني غير از اين‌که از آن سه منبع بايد استفاده کند، چيز ديگري لازم است تا بتواند نقش خود را درست در جامعه ايفا کند. ازاين‌رو، بايد تهذيب نفش داشته باشد. اگر عالم ديني احکام اسلام را خوب بلد باشد؛ اما دنياپرست و تابع هواي نفس باشد، نمي‌تواند نقش خود را درست ايفا کند؛ بلکه گاهي ضررهايي دارد.

    رييس مؤسسه امام خميني(ره) با بيان اين‌که چهار رکن در حوزه لازم است، ابراز داشت: بايد کاري کنيم که حوزويان و مردم از عقل درست استفاده کنند. همچنين، از قرآن و حديث استفاده کنند. کساني هم که در حوزه درس مي‌خوانند بايد مهذب باشند تا مفيد بوده و ضربه‌اي از ناحيه آن‌ها به اسلام وارد نشود. علامه مي‌فرمايد اين مطالعه‌اي بود که من داشتم و اگر حوزه مي‌خواهد وظيفه خود را به درستي انجام دهد بايد اين چهار رکن را احيا کند.

    وي عنوان کرد: قبل از آمدن آقاي طباطبايي، در حوزه خبري از درس رسمي قرآن و تفسير نبود. گاهي در مساجد و محلات کساني براي اهالي مسجد تفسير مي‌گفتند که درس نبود. در حوزه نيز چيزي به‌نام درس قرآن و تفسير نبود. دروسي که پايه آن استدلال و برهان عقلي باشد هم نبود. براي تربيت اخلاقي هم هيچ برنامه‌اي وجود نداشت. گوشه و کنار، کساني بودند که جلسات موعظه‌اي داشتند، اما برنامه‌اي براي تربيت اخلاقي وجود نداشت.

    استاد برجسته حوزه علميه قم خاطرنشان کرد: از حديث هم آنچه مربوط به فقه بود استفاده مي‌شد و ساير روايات‌ها مطرح نبود. از مجموع چهار رکن، يکي آن هم به صورت ناقص وجود داشت. علامه در آن نامه فرمود: من وظيفه خود دانستم در حد توانم آن سه رکن را احيا کنم. ازاين‌رو، درس فلسفه براي ورزش عقلي، درس تفسير و يک درس اخلاق گذاشتند.

    وي اضافه کرد: درس اخلاق ايشان به دلايلي پس از مدتي تعطيل شد و بزرگاني بودند همانند مرحوم آقاي مهدوي کني و آقاي امامي کاشاني از شاگردان درس اخلاق مرحوم آقاي طباطبايي بودند، بعد از تعطيلي ايشان به درس تفسير و فلسفه چسبيد، علامه فرمود در آن نامه نوشتم: من اين دو درس را به عنوان واجب شرعي متعين تدريس مي‌کنم. در عين حال، بنده جايز نمي‌دانم که در حوزه رفتاري داشته باشم که مخالف با رفتار شما باشد. شما رييس حوزه هستيد و بايد احترام شما حفظ و امر شما، امر ولايتي است که بايد اطاعت شود. من مخالفت با شما را جايز نمي‌دانم و منتظرم تا شما پاسخ دهيد. با توجه به اين نامه علامه چند روز درس خود به‌ويژه اسفار را تعطيل کردند.

    وي افزود: مرحوم آقاي بروجردي شخصي را خدمت مرحوم آقاي طباطبايي فرستادند و گفتند که هرچه شما وظيفه مي‌دانيد عمل کنيد که ايشان مجدداً درس را آغاز کرد. اين روش که يک نفر وارد حوزه شود و فکر کند که چه وظيفه‌اي دارد و مبادا تکليف واجبي داشته باشد و ترک شود؛ حال کسي خوشش بيايد يا نيايد؛ اين طرز فکر را بنده در کمتر کسي مشاهده کردم و غالباً تحت شرايط اتفاقي در مسيري افتادند و آن را دنبال کردند.

    عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با بيان اين‌که همه مسيرهايي که در حوزه وجود دارد در پرتو اهل بيت(عليهم‌السلام) و مفيد است، اظهار داشت: اما اين‌که کدام واجب‌تر است و چگونه بايد برنامه‌ريزي شود، چندان سراغ ندارم که اهتمامي به اين مسأله شده باشد. روشن است که به واسطه روش‌ها و درس‌هاي ايشان که طبق بررسي و برنامه‌ريزي برگزار گرديد، برکات بسياري عائد حوزه علميه شد.

    وي ادامه داد: مرحوم آقاي صدوقي مي‌فرمودند، اگر آقاي طباطبايي را از حوزه علميه قم برداريم امتيازي براي حوزه قم باقي نمي‌ماند و امتياز حوزه قم به وجود آقاي طباطبايي است. مرحوم آقاي ميلاني مي‌فرمود در عالم تشيع شخصي به جامعيت آقاي طباطبايي يا نيست يا بسيار کم است. برکات ايشان مخفي نيست؛ اما چيزي که ما بايد ياد بگيريم اين است که بدانيم براي بقا و رشد حوزه و اين‌که حوزه بتواند در برابر سيل بنيان‌کن کفر و الحادي که از ناحيه غرب به کل دنيا پخش مي‌شود و گاهي موج‌هاي جديدي به وسيله اينترنت و ساير رسانه‌ها در اختيار جوانان قرار مي‌گيرد، ايستادگي کند ما وظيفه سنگيني داريم.

    استاد حوزه علميه قم با بيان اين‌که اگر مي‌خواهيم وظيفه خود را به خوبي انجام دهيم بايد در وضع کارها و برنامه تجديد نظر کنيم، ابراز داشت: بايد حساب‌شده‌تر کار کنيم، بايد بنشينيم و ببينيم براي آينده حوزه چه چيزهايي لازم است که بتواند جلوي کفر را بگيرد، شبهه‌هايي که از سوي وهابي‌ها و تکفيري‌ها مطرح مي‌شود را بايد پاسخ داد، رفتارهايي که موجب گرايش‌هاي مادي‌گرايانه مي‌شود، منشأش، حب مال و رياست است. چه کار بايد کرد در مقابل سيل‌هاي بنيان‌کن شبهات شيطاني و وسوسه‌هاي رفتاري شيطاني حوزه بتواند مقاومت و نقش خود را ايفا کند و وظيفه خود را بهتر به انجام برساند تا نتايج مفيدتري داشته باشد.

    وي عنوان کرد: از روش مرحوم علامه بايد درس بگيريم و نيازهاي جامعه را بررسي کنيم. آن‌روز آنچه چشمگير به‌شمار مي‌رفت، انتشار افکار مارکسيستي بود که با کمک مرحوم آقاي مطهري اصول فلسفه و روش رئاليسم را نوشتند و بعد بحث‌ها را ادامه دادند. اين گونه افراد بايد در حوزه تربيت شوند تا پاسخگوي شبهات الحادي و کفر آميز باشند.

    رييس مؤسسه امام خميني(ره) خاطرنشان کرد: امروز مسائل منحصر به افکار مارکسيستي نيست؛ بلکه غير از آن، ده‌ها برابر شبهات ديگري مطرح مي‌شود، اين شبهات مخصوص کشور ما نيست و ما نسبت به مسلمانان ديگر کشورها وظيفه داريم به ويژه وقتي که دست به طرف حوزه قم دراز و التماس مي‌کنند که کتاب‌هايي تأليف و براي پاسخ به شبهات در کشورها استفاده شود؛ کساني که ذوق برنامه ريزي دارند و دور انديش هستند، بايد اتاق فکري تشکيل دهند و بررسي کنند و براي آينده حوزه برنامه‌اي سنجيده در نظر بگيرند ولو اين‌که امروز قابل عمل نباشد، ضعف‌هايي در برخي درس‌ها هست که بايد جبران شود، اگر برخي چيزها در حوزه نيست اما ضرورت دارد بايد بگرديم، راهش را پيدا کنيم تا درسش شروع شود و راهي براي پاسخگويي به شبهات فراهم شود.

    وي اضافه کرد: کساني بايد از حوزه فارغ التحصيل و به جامعه تحويل داده شوند که نيازهاي اسلام را در اين عصر هم در جهت اثباتي مانند اثبات عقايد و هم در جهت سلبي مانند ابطال شبهات به‌خوبي تأمين کنند.

    علامه مصباح در پايان يادآور شد: شبهه کردند که آقاي طباطبايي در تفسير الميزان عباراتي دارند که از آن استفاده مي‌شود که ايشان معتقد هستند که قرآن را با خود قرآن و بدون مراجعه به روايات مي‌توان تفسير کرد و کساني از روي جهل يا غرض ورزي بدگويي‌ها مي‌کنند.

    آيت‌الله مصباح يزدي در پاسخ به اين شبهه گفت: گاهي بحث سر اين است که اگر آيه قرآني در مقام بيان مطلب خاصي است که هر کس آشنا به زبان باشد مي‌فهمد که اين آيه در مقام بيان اين مطلب است، چيزي را که اين آيه مي‌خواهد بيان کند، فهميدنش نياز به چيز ديگر ندارد، بلکه اگر روايتي داشته باشيم، بخواهيم بدانيم درست است و يا صادر شده از معصوم است يا خير بايد به کتاب عرضه کنيم.

    وي افزود: اين بدان معنا نيست که هر نکته‌اي که در آيه مورد حاجت باشد را از خود آيه مي‌توان استفاده کرد، اين همه آيات درباره نماز داريم، کجا بيان شده که نماز صبح دو رکعت است، آيه در مقام بيان عدد رکعات نيست؛ بلکه بيان آن با پيامبر اسلام بوده است، مطلبي را که آيه‌اي در مقام بيان هست، نياز به بيان ديگر ندارد اما بدان معنا نيست که اگر اسم نماز را برد، مي‌توانيم تمام احکام نماز را از آيه بدون روايت بفهميم. چه‌وقت آقاي طباطبايي فرمود اگر قرآن داريد، روايات را کنار بگذاريد؟!

    عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم اظهار داشت: مگر نياز ما فقط با خود قرآن برطرف مي‌شود، ده‌ها برابر از مطالبي که از قرآن استفاده مي‌کنيم، از روايات استفاده مي‌شود و اين‌ها منّتي براي ما است که اهل بيت(عليهم‌السلام) بيان کردند و علماي ما منت دارند که اين‌ها را حفظ کردند تا به دست ما برسد تا بتوانيم استفاده کنيم، آنجا که ايشان مي‌فرمايد قرآن براي خودش نور است و به نور ديگري نياز ندارد، منظور مطلبي است که آيه در مقام آن بيان باشد، اما اگر در مقام بيان نباشد نمي‌توان گفت که کار به روايات نداريم، کجا و کي مرحوم علامه چنين چيزي فرمودند؛ اين شبهه شيطاني است که بايد روايات را کنار گذاشت و نسبت دادن آن به علامه واقعيت ندارد.

    گفتني است، نشست اساتيد مؤسسه آموزشي و پژوهشي به مناسبت سالگرد ارتحال علامه طباطبايي(ره) روز جمعه مورخ بيست‌ويکم آبانماه سال جاري در محل دارالقرآن علامه طباطبايي برگزار شد. 

    لینک ثابت خبر: qabas.iki.ac.ir/node/5422

    آخرین اخبار

    موسسه امام خمینی

    «این مؤسسه‏ خوب، جامع و کامل می‌‏تواند از لحاظ تلاش پیگیر، خستگی‏‌ناپذیر، خالصانه و عالمانه الگویی برای حوزه باشد.»  مقام معظم رهبری در دیدار رئیس و اعضای هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره... ادامه

    سند چشم انداز

    چشم‌انداز مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با اميد به فضل الهي و عنايات ويژه حضرت ولي عصر(عج) و در پرتو کوشش عالمانه و تلاش متعهدانه همه ارکان و اعضا و پارسايي و پاکي مديران، استادان، محققان، دانش‌پژوهان و... ادامه